- چهارشنبه 1 آذر 1396 - 12:08
- کد خبر : 38448
- صنعت تاسیسات » مسکن و ساختمان

سرپل ذهاب خانه های زیادی دارد كه سالها به دلیل فقر نیمه كاره مانده و حالا ویران شده است.
سرپل ذهاب خانه های زیادی دارد كه سالها به دلیل فقر نیمه كاره مانده و حالا ویران شده است.
به گزارش گروه صنعت تاسیسات ویکی پی جی، شهروند نوشت: سرپل ذهاب دیگر شهر نیست. خیابانی دراز است كه دوطرف آن به جای خانه پر از چادرهای سفیدرنگ كوتاهقامت است و ساختمانها تلی از آجر و تیرآهن و سیمان است كه نقش زمین شدهاند. با آدمهایی كه هنوز شوك باختن دار و ندار در نگاهشان موج میزند.
این نخستین تصویر شهری است كه اهالیاش به غریبهها میگویند، بسیار زیبا بوده است.
سیروان میگوید: دوسال پیش ١٥٠میلیون تومان خرج كرده و در یك زمین ١٠٠متری خانه ساخته است. حالا گفتهاند، ٣٥میلیون تومان وام بازسازی میدهند. نگاهش را از كاغذهایم میگیرد و خیره در چشمانم میپرسد: به نظر شما با این وام سرپل ذهاب دوباره شهر میشود؟
آوین به شوهرش اشاره میكند كه كمی آنطرفتر زیر نم باران مشغول پلاستیككشیدن روی چادرشان است. صدایش را پایین میآورد و میگوید: الان ٥هزار تومان هم در جیبش نیست. همه مردان شهر بیكار شدهاند. دوباره با چه پولی سرپا شویم؟
اینجا در كوچه پسكوچهها كه چه عرض كنم… كوچه دیگر معنایی ندارد، فقط تك وتوك ساختمانهای قدیمی است كه سرپا ماندهاند. خانههای قدیمی كه اهالی میگویند عمرشان به ٤٠سال میرسد و مدرسههای قدیمی مربوط به دهه٦٠ و عجیب آنكه بیشتر ساختمانهای نوساز فرو ریختهاند. خودشان میگویند «فقر كه زیاد میشود، آدم ناچار است جنس چینی بخرد، خانه بیكیفیت بسازد و در كل كمخرجتر باشد.» اینجا پر از خانههای نیمهكارهای است كه سالها معطل فقر مانده و زلزله برای همیشه ناتمامشان گذاشت.
بنیان سست محله فولادی
جلیقه سبز به تن دارند با كلاه ایمنی نارنجی. در محله فولادی میچرخند و با دقت ساختمانها را بررسی میكنند. محله فولادی تقریبا با خاك یكسان شده و بیشترین خرابیها را داشته است. محلهای كه تقریبا بافت نوسازی داشته است! مقابل یك ساختمان نوساز اما نیمهكاره میایستند و ساختمانی را كه حالا یك بنای كج و معوج بدشكل است، با دقت نگاه میكنند. جملاتی كه بینشان ردوبدل میشود، چیزی شبیه اینهاست: چشمه اتصالات ضعیف بوده… وال پست ندارد… درزهای انقطاع رعایت نشده و تیر به ستون متصل نیست.
میگویند؛ از نظام مهندسی همدان آمدهاند و علاقهای ندارند اسمشان را ببرم اما توضیح میدهند بسیاری از ساختمانهای شهر ایراد اساسی داشتهاند و برای همین آوار شدهاند.
میپرسم، سهم مهندس ناظر این وسط چقدر است؟ میگویند قصه سر دراز دارد اما همه تقصیر به گردن مهندسها نیست. چند صفحه گزارش تخلف نشانتان بدهیم كه مهندس ناظر ارجاع داده است به شهرداری اما شهرداری پولی گرفته و پروانه صادر كرده است.
یكی دیگرشان میگوید: همین ساختمانهایی كه الان كشته دادهاند، از شهرداری پروانه گرفتهاند. چرا باید این اتفاق رخ میداد؟
مهندس رشته كلام را به دست میگیرد و ادامه میدهد: البته مالكها هم اصلا به مهندسان سختگیر علاقه ندارند. چگونه میتوان یك مالك را مجبور كرد مصالح با كیفیت بخرد و از ایمنی ساختمان نزند آن هم وقتی قانونفروشی میشود؟
ایمنی قربانی فقر
مردم شهر اما نگاه دیگری به ماجرا دارند. آنها در فقر دست و پا میزنند و اینكه از ساختمانشان چند میلگرد و بادبند حذف كنند یا سیمان كمتری مصرف كنند، برایشان یك معنا بیشتر ندارد: پول نیست و ناچارند.
اسامه از خانه ویرانش فرش لولهشده پر گردوغباری را بیرون میبرد. میگویم چرا برای خانهتان بادبند نگذاشتی؟
با بیتفاوتی پاسخ میدهد: ای خانم… خانه را ٦سال است نتوانستم كامل كنم. اتاق زن و بچهام تا موقع زلزله آجری بود. خانه ساختن پول میخواهد شوخی كه نیست.
ادامه میدهد: فقط ٨-٧میلیون تومان پول عوارض شهرداری دادم. قیمت فروش كنتور برق حدود ٢میلیون تومان است. من یك مغازه روسریفروشی داشتم كه به زور ماهی یكمیلیون تومان درمیآورد و برای همین دو قلم عوارض و كنتور برق به تنهایی درآمد حدود ١٠ماهم صرف شد. چند سال است در ساختن این خانه ماندهام و آخرش هم به سرانجام نرسید.
اینجا فقر بیداد میكند. كاسبان كهنهكار بازار میانگین درآمدشان را چیزی بین یكونیم تا دومیلیون تومان در ماه برآورد میكنند و میگویند مشتری كه ندار است، كاسبی هم نمیچرخد. البته همین دومیلیون تومان درآمد را اگر بر خانوادههای پرجمعیت ٨-٧نفری سرپل ذهاب تقسیم كنی، سرانه هر عضو خانواده ماهانه چیزی حدود ٢٥٠هزار تومان میشود. شاید بهتر باشد كه بنویسم خرج روزانه هر نفر نباید از حدود ٨هزار و ٣٠٠ تومان تجاوز كند تا خانواده دچار كسری و قرض و قوله نشود.
این تازه وضع پردرآمدهای شهر است. اینجا خانوادههای جوانی هستند كه تنها با ماهی ٤٠٠هزار تومان در ماه زندگی میكنند. در سر پل ذهاب هیچوقت به كارگرها بیشتر از ٨٠٠ تا ٩٠٠هزار تومان دستمزد ندادهاند. برای همین است كه عروس و دامادهای جوان تنها در یك اتاق خانه پدری زندگی میكنند. میگویند، برای اجاره خانه در سرپل ذهاب حداقل ٣ تا ٥میلیون تومان پول پیش لازم است و ماهی ٤٠٠ تا ٥٠٠هزار تومان اجاره. البته بیشترشان تأكید دارند خانه رهن كامل این حوالی پیدا نمیشود. صاحبخانههای كرد مجبورند برای جبران كمبود درآمدشان روی اجارهخانهها حساب كنند.
حسرت سرپل ذهاب دیروز
بیشتر مردم سرپل ذهاب یا كارگرند یا مغازهدار. كارگر كارخانه سیمان، كارگر بنا و نجار و لولهكش، كارگر رستوران و مغازه و كارگرها در بهترین حالت مطابق با حداقل مزد مصوب وزارت كار یعنی رقمی نزدیك به ٨١٢هزار تومان دریافت میكنند. كارگر رستوران و مغازه كه گاهی درآمد ماهانهشان به ٤٠٠ تا ٥٠٠هزار تومان بیشتر نمیرسد. كارگرهای ساختمانی هم كه در بیشتر مواقع سال بیكارند. بازارچه مرزی پرویزخان اما شاهراه بزرگ اقتصادی است كه در نزدیكی قصرشیرین و سرپل ذهاب قرار دارد. اکنون ٥٤درصد صادرات کالاهای غیرنفتی ایران به عراق از طریق مرز بینالمللی پرویزخان انجام میشود.
با این وجود، حالا حدود ٦ماهی میشود كه بازارچه مرزی تعطیل است و صادرات و ترانزیت كالا از مرز خسروی انجام میشود. سرپل ذهابیها میگویند، روی پرویزخان نمیشود چندان حساب كرد. گاه و بیگاه تعطیل میشود. یك روز برای اعتصاب معلمان عراقی، یك روز برای اختلافات گمركی و روز دیگر رفراندوم و ناآرامیهای سیاسی كردستان عراق.
متوقفشدن ترانزیت كالا از مرز پرویزخان صفهای طولانی برای كامیونهای صادراتی ایجاد میكند و میوه و موادغذایی که یكی از مهمترین اقلام صادراتی به عراق است، فاسد میشود و ضرر و زیان به بار میآورد. همین نابسامانیها بیشتر از یکهزار و ٢٠٠ نفر از کارگران بازارچه پرویزخان که با حمل و تخلیه بارگیری کالا روزگار میگذرانند، گاه و بیگاه بیكار میكند. و حالا زلزله… زلزلهای مهیب كه مغازهها را در هم شكسته و واحدهای تولیدی را از بین برده است.
عبدالوهاب سهلآبادی، رئیس خانه صنعت و معدن ایران از تخریب بیشتر از ٧٠درصد كارخانههای سرپل ذهاب خبر داده و گفته است؛ در سرپل ذهاب بیش از ٩٠ واحد صنعتی وجود داشت که فقط ١٧ کارخانه فعال بودند.
زلزله نه فقط به كارخانهها كه به هیچ شغلی در سرپل ذهاب رحم نكرده است. قادر به «شهروند» میگوید؛ مغازه خرازی داشتم و نزدیك به ٥٠میلیون تومان جنس از بازار بزرگ تهران با چك و سفته آورده بودم و همه در زلزله از بین رفت. یاسین مغازه اسباببازیفروشیاش را از دست داده است.
با ٩٠میلیون تومان جنس كه ٣٠میلیون تومان آن را نسیه آورده بود. فردین كه همان نزدیكیهای سرپل ذهاب زمین كشاورزی داشته، میگوید: برای كشت پاییزه ٥میلیون تومان بذر گندم خریده بودم و زمین كشاورزی را زلزله بلعید و… زلزله نه فقط دار و ندارشان را گرفته بلكه بدهكارشان كرده است. بدهكار اجناس نسیهای كه از بین رفته است و بدهكار نوسازی خانههایشان.
حالا سرپل ذهابیها به هر غریبهای كه همكلامشان میشود، از زیباییهای ویرانشده شهرشان میگویند و دیگر امید ندارند به این زودیها سرپل ذهاب ١٠روز پیش را دوباره به چشم ببیند.
نظرات